English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3875 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
overt collusion U تبانی چند شرکت برای کنترل بازار با موافقت صریح یکدیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tacit collusion U تبانی چند شرکت
take over bid U پیشنهاد خرید سهام یک شرکت برای اعمال کنترل
outsource U به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
interacts U برای عمل کردن روی یکدیگر
interacting U برای عمل کردن روی یکدیگر
interact U برای عمل کردن روی یکدیگر
interacted U برای عمل کردن روی یکدیگر
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
walras law U براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
executive information system U نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
Kaleida Labs U شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
paperless U شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
house U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
standstill U در کنار یکدیگر رکاب زدن و درانتظار اشتباه حریف بودن برای گریز
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
buyer's market U بازار مناسب برای خریدار
win a lady's hand U موافقت زنی را برای ازدواج جلب کردن
iil U دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
talk into <idiom> U موافقت شخصی برای انجام کاری راجلب کردن
c clamp U گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
wire locking U بستن تعدادی مهره یا پیچ به یکدیگر توسط سیم ایمنی برای جلوگیری از شل شدن انها
cleco fastener U وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
board U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
electronic U سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
boarded U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
authoring U ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM
collusion U برای تعیین قیمت مشترک و یا تقسیم بازار کالامیان خود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
nundinal letter U حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
dumping U فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
plaiting U [نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
reciprocal agreement U قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
market research U تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
resident U ما برای یک شرکت کار کند
residents U ما برای یک شرکت کار کند
offices U مناسب برای استفاده در شرکت
office U مناسب برای استفاده در شرکت
entry fee U مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
fairest U بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fair U بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairer U بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairs U بازار مکاره هفته بازار عادلانه
nominate U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
to bar somebody from a competition U شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
nominates U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominating U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
incorporation U جا دادن ایجاد شخصیت حقوقی برای شرکت
go in for <idiom> U شرکت کردن در،تصمیم گیری برای انجام کاری
starter's list U فهرست اسبهاییکه واجدشرایط برای شرکت درمسابقه نیستند
equipment U وسایل مورد نیاز برای کار در یک کارخانه یا شرکت
wordprocessing U شرکت متخصص در پردازش کلمات برای شرکتهای دیگر
promotion money U دستمزدی که به موسسین شرکت برای خدماتشان پرداخت میشود
to call a meeting of the board of directors U برای شرکت در جلسه هیئت مدیره احضار کردن
pourparler U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
offshore company U شرکت صندوق پستی در خارج از کشور [ برای سود در مالیات]
ml U IB برای کنترل روبوت ها
private automatic branch exchange U یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
big blue U ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
entrymate U اسب شرکت کننده همزمان بااسب دیگر برای شرط بندی
consortium U ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
consortia U ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
micropro U یک شرکت نرم افزاری کالیفرنیایی که برای ریزکامپیوترها برنامه تهیه میکند
consortiums U ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
market failure U شکست بازار نارسائی بازار
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
providers U شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
introducing U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
starting fee U مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
lotus U شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
lotuses U شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
introduces U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduce U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
off roader U شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
provider U شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
COMPAQ U شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود
introduced U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
fix U تبانی
cahoot U تبانی
conspiracy U تبانی
conspiracies U تبانی
collusion U تبانی
fixes U تبانی
clamp anf rake U مانور برای کنترل گوی درمواجه
cp/m U برنامه کنترل برای ریزپردازنده icrocomputers
prospectus U شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
prospectuses U شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
registers U محل ذخیره سازی برای داده کنترل
processes U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
tail U کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
process U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
registering U محل ذخیره سازی برای داده کنترل
appliance U هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
serviced U بیت ارسالی برای کنترل ونه داده
appliances U هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
tailed U کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
service U بیت ارسالی برای کنترل ونه داده
tails U کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
register U محل ذخیره سازی برای داده کنترل
covin U تبانی دوزوکلک
collusion U تبانی کردن
covinous U تبانی کننده
collude U تبانی کردن
tacit collusion U تبانی ضمنی
colluding U تبانی کردن
colludes U تبانی کردن
colluded U تبانی کردن
proprietary file format U روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
command heading U مسیر تعیین شده برای هواپیماتوسط برج کنترل
gill U فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
dials U راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
statement U دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
take over bid U پیشنهادخرید برای تحت کنترل دراوردن واحد تجارتی
dialled U راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
control vane U تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز
backward U کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
dial U راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
communication U وسیله کنترل خط برای بررسی سیگنالهای متقاضی داده
backwards U کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
dialed U راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
statements U دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
bids U بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
bid U بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
gill type flap U فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
microsoft U واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
bell crank U اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت
reserved character U فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
to play booty U تبانی یاساخت وپاخت کردن
subscribed U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribe U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
macwrite U برنامه کاربردی پردازش کلمه برای ریزکامپیوتر مک اینتاش که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است
device driver U نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
enquiry U کد کنترل مخصوص که تقاضایی برای معرفی یا وضعیت یا داده یک وسیله است
device handler U نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
cam U استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
operators U وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
cams U استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
operator U وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
texts U کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
job U استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
hypertalk U زبان برنامه نویسی برای کنترل پایگاه داده Hyper Card
rogue indicator U کدمخصوص برای برنامههای کاربردی کنترل مثل نشانه انتهای فایل
holding pattern U کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
front panel U مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
text U کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
jobs U استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
letterheads U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation U شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
bolster U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
attitude motor U موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
aux U مخفف برای پورت ارتباطی سریال تحت کنترل سیستم عامل DOS
job U استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
lingoes U زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
lingo U زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
captures U کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capture U کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
yoke U هستههای مغناطیسی اطراف تیوب تلویزیون برای کنترل محل اشعه تصویر
capturing U کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
bolstered U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
network data management system U مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
bolsters U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
jobs U استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
Novell U شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود
ashton tate U یک شرکت نرم افزاری درکالیفرنیا که برای ریزکامپیوترها نرم افزارتولید میکند
telegenic U دارای استعداد شرکت دربرنامههای تلویزیونی مناسب برای برنامه تلویزیونی
resolutions U توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
resolution U توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
directive U دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
jetevator U فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست
copyright U عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
warping U پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
physical record U همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
check point U نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
directives U دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
controlled thermonuclear reaction U جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
copyrights U عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
cruise control U کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
market value U در بازار قیمت بازار
introduce U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
red, green, blue U سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال ورودی مجزا برای کنترل اشعههای قرمزوسبزوابی استفاده میکند
separates U استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com